معاملات در بازارهای مالی از سه بخش کاملاً مجزا تشکیل شده است:
1- سرمایه گذار: که سرمایه لازم برای معامله را دارد.
2-آنالایزر(تحلیلگر)
3-معامله گر
این سه بخش باید کاملاً از یکدیگر مجزا بوده و هیچ گونه ارتباط و دخالتی در کار یکدیگر نداشته باشند.
یعنی سرمایه گذار حق ندارد در کار تحلیلگر دخالت نماید.
تریدر هم نباید در کار تحلیلگر دخالت نماید.
به معامله گر هیچ ارتباطی ندارد که الان معامله به چه میزان در ضرر و یا سود رفته است.
زیرا در صورت سود معامله، ریالی از آن به جیب تریدر نمیرود.
در صورت ضرر، ریالی از تریدر کسر نشده پس دچار احساسات نمی شود.
همچنین تحلیلگر در صورت سود یا ضرر معامله دچار احساسات نمی شود.
زیرا که تحلیلگر ذینفع مالی نیست.
تنها شخصی که ذینفع می باشد، سرمایه گذار است.
که آن هم دستش از تحلیل و معامله کوتاه است.
زیرا قرار است که هیچ کاری در کار تحلیلگر و معامله گر نداشته باشد.
این روشی است که تمام شرکت های سرمایه گذاری از آن استفاده می نمایند.
که برای تحلیل و ترید خود افرادی را استخدام می کنند.
بنابراین، به عنوان یک معامله گر کوچک چگونه عمل نماییم؟
ما سرمایه آورده ایم و هم معامله می نماییم و هم تحلیل می کنیم.
یعنی هر سه کار را با هم انجام می دهیم.
روشهایی مانند این که هم یک نفر سرمایه گذار باشد و هم تحلیلگر و هم معامله نماید را به هیچ جایی نمیبرد.
هرگز از یک تریدر نمی توان انتظار داشت که نترس باشد و همچنین دچار طمع نشود.
زیرا که وقتی معامله او به سمت سود یا زیان می رود منطقی عمل نمی نماید.
بنابراین، برای اینکه معامله گر بی احساس باشد.
بتواند با آرامش کامل معامله کند.
راه حل این است که معامله گر ذینفع مالی معامله نباشد.
تا زمانی که معامله گر، تحلیلگر و سرمایه گذار یک شخص باشند.
نمی توان جلوی احساسات در معاملات را گرفت.