تحلیل تکنیکال در بورس و مفاهیم اولیه آن
یکی از انواع بازار سرمایه و روشهای متداول و پرطرفداری که امروزه برای سرمایهگذاری و کسب سود به کار میرود، بورس اوراق بهادار است. سرمایهگذارنی که قصد سرمایهگذاری در این بازار سرمایه را دارند و میخواهند شخصاً اقدام به خرید و فروش سهام در بورس نمایند، باید با روشهای تحلیل بورس آشنا شوند. تحلیل تکنیکال یکی از روشهای پرکاربرد در بورس است که میخواهیم در این مقاله به آن بپردازیم.
برای ورود به بازار سرمایه، دو روش مستقیم و غیرمستقیم وجود دارد. روش غیرمستقیم ورود به بورس، مناسب افرادی است که دانش، وقت و مهارت کافی برای انجام معاملات در بورس را ندارند و از این طریق مدیریت سهام و داراییهای خود را به دست مدیران و تحلیلگران حرفهای و باتجربه در حوزه سرمایهگذاری میسپارند. اما در روش مستقیم، وضعیت به گونه دیگری است و سرمایهگذاران، خود مسئولیت خرید و فروش سهام و اوراق بهادار را بر عهده میگیرد. این افراد برای فعالیت در این زمینه، نیازمند یادگیری برخی روشهای تحلیل بورس هستند. یکی از پرکاربردترین تحلیلها، تحلیل تکنیکال است که در آن، با استفاده از نمودار قیمتی و قیمتهای پیشین، رفتار احتمالی سهام در آینده ارزیابی میشود.
تعریف ساده تحلیل تکنیکال
از تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) به عنوان پیشبینی روند آینده بازار بر اساس روند قیمتی گذشته نام برده میشود. به زبانی دیگر، تحلیل تکنیکال پیشبینی حرکت احتمالی قیمت یک اوراق بهادار بر اساس دادهها و اطلاعات بازار است. این روشی است که تحلیلگران جهت ارزیابی سهامها و تشخیص موقعیتهای مناسب خصوصا در بازارهایی که بر پایه عرضه تقاضای واقعی هستند، استفاده میکنند؛ چرا که معاملهگران بر این باورند قیمت فعلی یا گذشته داراییها در بازار، مطمئنترین شاخص برای ارزیابی و پیشبینی عملکرد قیمت در آینده خواهد بود.
اگر بخواهیم سادهتر گفته باشیم، تحلیل تکنیکال همان مطالعه دادههای قبلی بازار که از جمله شامل قیمت و حجم میشود، را در بر میگیرد. بازارهایی که بر پایه عرضه و تقاضای واقعی هستند، به خوبی کاربرد این روش را نشان میدهند. تحلیل تکنیکال، همانند هنری در جهت پیدا کردن زمان مناسب ورود و خروج از نمودارهای سهام و اوراق بهادار و کسب سود از این بازارها است.
تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی چیست؟ کدام را آموزش ببینیم؟
تفاوت میان تحلیل تکنیکال و بنیادی اینگونه پاسخ دادهمیشود که در تحلیل تکنیکال تحلیلگران با بررسی نمودارها، رفتار آتی قیمت سهام یا شاخصها را پیشبینی میکنند. این درحالی است که تحلیلگران بنیادی، ارزش ذاتی اوراق بهادار را اندازهگیری میکنند. ضمن اینکه یک تحلیلگر بنیادی اطلاعات و دادههای اثرگذار را جمعآوری کرده و از آنها برای به دست آوردن ارزش ذاتی یک شرکت یا اوراق بهادار استفاده میکند. در مقابل، پیشبینی رفتارهای احتمالی سهم با استفاده از نمودار قیمتی و دادههای حجمی در کنار ابزارها، اندیکاتورها و الگوها کاری است که یک تحلیلگر تکنیکال انجام میدهد.
در تحلیل فنی به جای عوامل بنیادی که ظاهرا بر قیمتهای بازار تاثیر میگذارند، عملکرد قیمت بازارهای مالی را بررسی میکنند. در واقع تحلیلگر فنی معتقد است که تمام اطلاعات بازار مربوطه در آن منعکس می شود.
در پاسخ به این سوال که کدام یک از این دو روش برای سرمایهگذاری و تحلیل بازار، مورد نیاز یک تحلیلگر است، باید لزوم فرا گرفتن هر دو دانش تحلیل تکنیکال و بنیادی در کنار هم را یادآور شویم. در واقع یک تحلیلگر حرفهای جهت ورود به سرمایهگذاری از هر دو تحلیل در موقعیتهای مورد نیاز، استفادههای لازم را به خوبی میبرد. چون با کمک تحلیل بنیادی است که میتوانیم ماهیت شرکت و روند سودسازی آن را مشخص کنیم و این دو از یکدیگر جدا نیستند. چنانچه تمایل دارید تفاوت میان این دو نوع روش تحلیل را بیشتر مورد بررسی قرار دهید، کافیست مقالۀ «روشهای تحلیل سرمایهگذاری در بورس» را مطالعه کنید.
3 اصل پایهای تحلیل تکنیکال
در روش تحلیل تکنیکال بورس، 3 اصل مهم وجود دارد که علاقهمندان به یادگیری این تحلیل، باید با آنها آشنا شوند و همواره در تحلیلهای تکنیکالی خود از آنها استفاده نمایند. این 3 اصل عبارتاند از:
- قیمت؛ پایه و اساس
میتوانیم ادعا کنیم پایه و اساس تحلیل تکنیکال، قیمت است. در تحلیل تکنیکال، یک تحلیلگر تغییرات قیمتها را از روی نمودار بررسی میکند و میداند که هر عاملی اعم از فاکتورهای سیاسی، جغرافیایی و… ممکن است در قیمت تأثیرگذار باشد. و تمام این عوامل تاثیرگذار در نمودارها لحاظ میشود؛ چرا که اگر عرضه از تقاضا بیشتر شود، قیمتها افزایش و در حالت معکوس، قیمتها کاهش مییابند.
- تکرار تاریخ حتی در بازار
در تحلیل تکنیکال، حرکت قیمتها از الگوی خاصی پیروی میکند و این حرکت و الگو در آینده دوباره رخ خواهد داد. از نظر تاریخی در تحلیل تکنیکال، نوع حرکت قیمت مجددا تکرار میشود که این ذات تکراری و تبعیت از الگوها در حرکت قیمت را میتوان به روانشناسی بازار نسبت داد. در واقع اینگونه توضیح داده میشود که شرکتکنندگان بازار نسبت به نوسانات در طول تاریخ تمایل دارند واکنش مشابهی نشان دهند. در تحلیل تکنیکال، از الگوهای نموداری و شمعی استفاده میشود تا درک الگوها صورت گیرد.
- تبعیت قیمت از روند مشخص
بر اساس نظر تحلیلگران، در تحلیل تکنیکال روند قیمتها جهت خود را حفظ خواهند کرد تا زمانی که عوامل خارجی بر آنها تاثیر بگذارد. قیمتها بر اساس روندها حرکت میکنند و یا به عبارت دیگر دوست دارند که روند فعلی خود را حفظ کنند و تغییر جهت ندهند. در واقع اینکه در تحلیل تکنیکال قیمت از روند خاصی تبعیت میکند، نشاندهنده علاقۀ قیمت به حفظ روند فعلی به جای تغییر جهت میتواند باشد. میتوان این تعریف را نوع دیگری از تعریف قانون اول نیوتون دانست. به بیان دیگر، قیمتها به روند فعلی خود ادامه خواهند داد، مگر اینکه یک عامل بازدارنده موجب توقف حرکت آن شود.
مفاهیم پایه و اولیه در تحلیل تکنیکال
مفاهیمی که در تحلیل تکنیکال به کار برده میشوند، در دو سطح قرار میگیرند. مفاهیم پایه و اولیه که شامل مفهوم حجم، سطح حمایت و مقاومت، روندها، الگوهای قیمتی میشود. در کنار اینها، مفاهیم دیگری همچون اندیکاتور، اسیلاتور، فیبونانچی، ایچیموکو و … نیز وجود دارند که مفاهیم اصولی در تحلیل تکنیکال پیشرفته به شمار میروند. ما در ادامه این مقاله به مفاهیم پایه و اولیه در تحلیل تکنیکال میپردازیم.
- مفهوم حجم در تحلیل تکنیکال
منظور از حجم، تعداد سهام و قراردادهایی است که در یک زمان مشخص، خرید و فروش میشود. حجم یکی از مهمترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال است و از آن برای تایید الگوها و روندها استفاده میشود. زمانی که حرکت قیمتی به سمت بالا یا پایین با حجم نسبتا زیادی انجام میشود، قویتر خواهد بود و تحلیلگران، برای تصمیمگیری در خصوص تغییر روند در آینده، حجم را مورد بررسی قرار میدهند.
- مفهوم سطح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
مفاهیم حمایت و مقاومت، به عنوان دو مفهوم بسیار کاربردی و رایج در تحلیل تکنیکال شناخته میشوند. حمایت، سطح قیمت یا خطی خواهد بود که تصور میشود تقاضا کاملا قوی است و از کاهش قیمت آن جلوگیری میشود و این اتفاق هنگامی رخ میدهد که قیمت سهام به کمتر از ارزش واقعی آن برسد. در نهایت، سرمایهگذاران برای خرید مشتاقتر و برای فروش در همان قیمت بیمیلتر خواهند شد. این وضعیت، برای مقاومت، دقیقا برعکس عمل میکند.
- روندها
روندها، از دیگر مفاهیم اصلی در تحلیل تکنیکال هستند و نمودار قیمتی یک سهم یا دارایی و همچنین جهت کلی بازار را نشان خواهد داد. روندها به صورت صعودی و نزولی در تمامی بازارها از جمله بازار سهام، معاملات آتی و اوراق قرضه اتفاق میافتد. استفاده از “خط روند”، رایجترین شیوه برای بررسی روندها در تحلیل تکنیکال است و در این روش، از نقاط اوج و قعر برای اتصال نوسانات استفاده میشود.
روند صعودی، با اتصال مجموعهای از نقاط قعر، سطح حمایتی برای حرکات آتی قیمت را نشان میدهد. روند نزولی نیز با اتصال مجموعهای از اوجها، سطحی از مقاومت در برابر حرکات بعدی قیمت را نشان خواهد داد.
- الگوهای قیمتی
در تحلیل تکنیکال، معمولا تغییرات میان روندهای صعودی و نزولی، با استفاده از الگوهای قیمتی نشان داده میشود. الگوهای قیمتی به معنای شکل و ترکیب قابل تشخیصی از حرکت قیمت است که توسط برخی خط روند یا منحنی رسم میشود. چند مورد از مهمترین الگوهایی که در تحلیل تکنیکال کاربرد دارند، عبارتند از:
- نمونه پرچم
- الگوی سر و شانه
- دو طبقه و مدل سقف
- الگوهای هارمونیک
- و….
نمودار قیمت
در یک نمودار قیمت، محور عمود را مولفه قیمت و محور افق را مولفه زمان در نظر میگیریم. دنبالهای از قیمتهای مشخصشده در یک بازه زمانی خاص نمودار قیمتی را تشکیل میدهد.
انواع قیمت در تحلیل تکنیکال
-
قیمت بازگشایی (Open)
قیمت اول یک سهم در یک بازه معاملاتی مشخص
-
قیمت بسته شدن (Close)
قیمت آخر یک سهم مبادلهشده در یک بازه معاملاتی مشخص
-
قیمت بالا (High)
بیشترین قیمت مبادلهشده یک سهم در یک بازه معاملاتی مشخص
-
قیمت پایین (Low)
کمترین قیمت مبادلهشده یک سهم در یک بازه معاملاتی مشخص
نمودارهای تحلیل تکنیکال
نمودارها در تحلیل تکنیکال نشاندهنده قیمت در بازههای زمان هستند. در حالت کلی در تحلیل تکنیکال 3 نوع نمودار داریم که در ادامه به توضیح هرکدام میپردازیم.
- نمودار خطی (Line Chart)
سادهترین راه نمایش نمودار قیمتی که درک بسیار سادهای دارد، نمودار خطی است. در نمودارهای خطی تنها یکی از بخشهای قیمت مثل شروع، پایان، حداقل و حداکثر استفاده میشود تا با وصل شدن این قیمتها به یکدیگر یک شکل خطی ساده را ایجاد شود.
-
نمودار شمعی یا کندل استیک (Candlestick Chart)
اگر حتی تحلیلگر تازهوارد هم باشید حتما نام نمودار شمعی یا کندل استیک به گوشتان خورده است چراکه این نمودار اطلاعات بسیار مهمی را در اختیار تحلیلگران قرار میدهد. شکل این نمودار به صورت یک استوانه است که قیمت بازشدن، بستهشدن و بالا و پایین یک سهم در یک بازه زمانی را نشان میدهد و این موضوع باعث میشود تا شکل فیتیله یک شمع را داشته باشد. بنابراین به این نمودار کندل به معنای شمع، نیز میگویند. در واقع هر شمع در نمودار شمعی یا کندل استیک نشان دهنده قیمت شروع، کمترین قیمت، بیشترین قیمت معاملاتی و قیمت پایینی است. قسمت میانی نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال “بدنه” نام دارد و بیشتر بودن قیمت پایانی سهم از شروع را، با رنگ سبز و کمتر بودن آن را با رنگ قرمز نشان میدهد.
-
نمودار میلهای (Bar Chart)
نمودار میلهای که شباهت بسیاری به نمودار خطی دارد تشکیلشده از میلههای عمودی است. این نمودارها قیمت را در طول بازههای زمانی مختلف به شکل مستطیلهایی بر روی محور میلهها نشان میدهد. در نمودار میلهای هم مانند نمودار خطی از چهار قیمت گفته شده شروع، پایان، حداقل و حداکثر استفاده میشود. با این تفاوت که در نمودار میلهای نه فقط از یک قیمت بلکه از هر 4 قیمت نامبرده شده استفاده میکنیم که این باعث پیچیدهتر شدن نمودار میلهای نسبت به نمودار خطی میشود. از طریق نمودار میلهای تحلیلگر میتواند نوسان قیمتی یک سهم را در بازههای زمانی مشخص مشاهده کند و اطلاعات مرتبط با رشد یا افت قیمتی را بدست آورد. رشد قیمتی در نمودار میله ای سفید یا سبزرنگ و کاهش قیمتی به رنگهای مشکی یا قرمز نمایش دادهمیشود.
مفهوم حجم در تحلیل تکنیکال
شاید در تحلیلهای مختلف مشاهده کرده باشید که زیر نمودار قیمتی، نمودار میلهای شکل دیگری وجود دارد که همان حجم معاملات است. حجم در تحلیل تکنیکال در واقع تعداد سهامی است که در یک بازه زمانی مشخص دادوستد میشود. تحلیل حجم معاملات در کنار تحلیل نمودار قیمتی از اهمیت بالایی برخوردار است چرا که نشانههای مهمی از تداوم یا تغییر روند به ما میدهد. به دلیل اهمیت بالای حجم معاملات، تحلیل و معامله بر مبنای حجم که به آن volum trading نیز گفته میشود مورد توجه بسیاری از تحلیلگران قرار گرفته است.
تحلیل تکنیکال، یکی از شیوههای بررسی و ارزیابی بازار بورس است که امکان تحلیل سهام و بازار سرمایه را با کمک برخی روشها و ابزارهای مخصوص فراهم میکند. با استفاده از تحلیل تکنیکال، سرمایهگذاران میتوانند بر اساس اتفاقاتی که برای سهام و شاخص رخ میدهد، به پیشبینی بازار آینده آن بپردازند.
بنابراین تحلیل تکنیکال راهی برای پیشبینی قیمت و روند بازار سهام با توجه به آنچه در بازار رخ داده، خواهد بود. تحلیل تکنیکال اختلاف زیاد و ساز و کار متفاوتی با تحلیل بنیادی دارد، به همین دلیل همواره به سرمایهگذاران توصیه میشود که از تحلیل تکنیکال، در کنار تحلیل بنیادی استفاده شود تا بتوانند بهترین تصمیمگیریها را در بازار بورس داشته باشند.